آمبولانس قبرستون
چند روز پیش سر خیابون منتظر تاکسی بودم
یه آمبولانس قبرستون از بغلم رد شد رو شیشه اش نوشته بود:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تا حالا فکر کردی آخرین مدل ماشینی که سوار می شی چیه؟ زور نزن مسافر خودمی
دوست داری
توبهاررا دوست داری من پاییز را ! اما اگر تویک قدم به جلوبرداری و من یک قدم به عقب درتابستانی گرم همدیگر را ملاقات خواهیم کرد. (شعر از شاندور پتوفی شاعر رمانتیک مجارستان)
عشق وزندگی
هر لحظه را به گونهای زندگی کن که گویی واپسین لحظه است و کسی چه میداند؟ شاید آخرین لحظه باشد.
عشق، نخستین گام به سوی ملکوت است و تسلیم، آخرین آن؛ آری تمام سفر دو گام بیش نیست.
برچسب : وزندگی, نویسنده : ijafarzadeh6343e بازدید : 222 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 4:17